غم تو ...

ما پس زده ایم

با غمت

دنیا را ...

.

.

.

صَلّی اللهُ عَلَیک یا اَباعَبدالله

نام تو ...

دفترِ من در وسط

باد ورق می زند

برگی از آن می کَنَد

نامِ تو در باغ ها

وردِ زبان می شود ...

.

.

باران و آن سال ها ...

بغض تو ...

هنگامِ دفنم آمدی، بین جماعت دیدمت

در حینِ تلقین، بغضِ تو، دارد تکانم می دهد ...

.

.

.

از خود عالمی بخواه و از عالم هیچ!